پاییز چقدر زود اومد، همه ی درختها زرد شدن. همه جا خیسه.
.....
.....
من نمیدونم چرا اینجا راحت نیستم. همش از هوا مینویسم. شاید...مممم...فکرهام اینجا گم میشن. باید یه کاری کنم که همشون باخیال راحت بیان. شاید طول بکشه.


Damn it!



نظرات 8 + ارسال نظر
رضا یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:56 ب.ظ http://SetareyeAsemooneShab.persianblog.com

اول! یادش بخیر مسابقه میذاشتیم با هم که کی اول کامنت میذاره تو وبلاگ اون یکی :) اما اینکه فکرهاتون اینجا گم میشن خب شاید به خاطر اینه که یه کوچولو قبل از نوشتن فکر کنید اونوقت فکراتون راحت تر تبدیل به کلمات میشن. چشمک

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:09 ب.ظ

به زمان فکر نکن به فکرهات فکر کن میان

عاشق تنها چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:33 ب.ظ http://dostatdaram.blogsky.com

عشق را ای دل نمی فهمی که چیست

مانده ای در گل نمی فهمی که چیست

عشق یعنی یک معمای غریب

ساده یا مشکل نمی فهمی که چیست
ادامه شعر در بلاگ منتظرم

خواننده دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:35 ق.ظ

پاییز که میشود دلم میگیرد! همیشه پاییز مرا به یاد گذشته های از دست رفته ام می اندازد! پاییزهایی که همه شان را بدون اینکه اهمیتی بدهم گذراندم! حسرت و افسوس آنروزها در دلم غوغا میکند! لذت ببر که میگذرد!
میشود بپرسم چند ساله هستید؟

پروین دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:21 ق.ظ

شما خواننده میتونی میلتو اینجا بذاری؟ نمیدونم چرا مهمه؟!!!ولی میگم بهت! ۱۴

پروین دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:22 ق.ظ http://dardonyayeman.blogsky.com

پروین منم!! ههههه....منظورم همینه که اینجا مینویسه!

[ بدون نام ] دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ق.ظ

با اینکه ازت دلخورم بازم دلم نمی یاد اینجا نیام!

[ بدون نام ] دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:29 ق.ظ

راستی چرا لوگو وبلاگت رو برداشتی دستخط خودت بود نه
قشنگ بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد