سلام
بلاخره مدرسه انتخاب شد و رفت پی کارش تا سال بعد. همون مدرسه سومی. من برای یه کلاسم گیتار انتخاب کردم، کار با چوب، گرافیک، Art،‌ پنجمیشم یه کلاسی مربوط به کامپیوتر گرفتم. 
خب دیگه اینکه، امروز استرس زیاد داشت، از صبح تا بعد از ظهر، تقریبا نصف جون شدم. از همون اول همش داشتیم تکلیف های انجام نشده رو،تموم می کردیم، چون نمره ها هفته بعد cut off یا of میشن (این کلمه ها رو میبینید، شرمنده از بس طرز حرف زدنم فرق کرده، هم عربی، انگلیسی، فارسی، عربی چون دوستم عربی بلده فارسی هم که زبونشه ولی تو عربی ماهر تره از سوریه اومده) خب چقدر دور شدم از مسئله مردنم. از شانس بدمون بعد از ظهر یه گروه رقص باله اومده بودن که ما سرمون شلوغ بود و یه ذره شم ندیدیم. من یه چشمم بالا بود یه چشمم پایین. خلاصه زدیم و در ۱۰ دقیقه آخر تمومش کردیم. ولی  من می خواستم ببینم رقصشونو..........
تازه الان هم به زور اومدم اینجا رو به روز کنم آخه هنوز باید تکلیف انجام بدم، این روزها هم امتحانه هم تکلیف، عجب معلم هایی آخر آخر ترم که شد یادشون میوفته که باید نمره تو دفترش داشته باشه.
ولی خب خوبیش اینه که جمعه تعطیلیم و سه روز تعطیلی. ولی باز هم مدرسه همیشه بهترینه!
           

سلام

آخیششش  بلاخره اومدم. اینجا هم چنگی به دلم نزد آخه من الان نزدیک ۱۰ باره دارم می نویسم پست نمی کنه. حتما یه روزی دات کام می شم که اصلا احتیاجی به اون این نداشته باشم ولی فعلا باید بسوزم و بسازم چون هنوز یاد ندارم چیزی و تشنه نوشتن بعد از این همه مدت.
خب این همه مدت کامپیوتر بک آپش اشکال داشت و اینکه روزهای قبلشم می خواستم یه سر و سامونی به همه جا بدم که نشد از بس علیه منن! 
خب این چند هفته ۲،۳ تا امتحان داشتیم که به سلامتی گذشت. و دوشنبه که باز مدرسه میرم یه امتحان دویدن داریم که داره قلبم از الان می زنه آخه باید توی ۱۲ دقیقه ۳۵ دور، دور کلاس ورزشمون که خیلی هم گندس بدویم، من خسته نمیشما نفسم بند میاد. خب ولش کن.
بعد هم داریم برای High School تصمیم می گیریم که کجا بریم، واسه همون مدرسه مون ما رو می بره سه تا High School رو نشون می ده که از بین بقیه این سه تا بهترینن، فعلا ۲ تا شو دیدیم، مدرسه اولی که از همون ابتدا از ذهنمان حذف بود و شد. دومی که خیلی عالی بود، توپ! هم این که درستو می خونی هم چیزهای دیگه رو یاد می گیری، نصف روز درس نصف روز هم subject هایی مثل عکاسی، گرافیک، چوب، مکانیک...... خلاصه هر چی دلت بخواد، هست. من هم عشق عکاسی گرفتم و رفتم ببینم چه جوریه، اصلا دهنم باز موند، یه تاریک خانه داشت که اندازه یه سالن بود. 
فکر نکنم مدرسه سوم اندازه دومی خوب باشه........
 
خب امید وارم این دفه پست بنماید.